سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همسفرمهتاب
پنج شنبه 86 مرداد 25 :: 12:44 عصر ::  نویسنده : ریحانه بدیعی نیا



باز جمعه ای دیگر از راه میرسد .جمعه ای که با نام تو پیوند خورده جمعه ای که خورشید چشمهایمان را می گشاییم و تو را می جوییم جمعه ای که بغض در حنجره هایمان فریاد میشود خنده در کنج تنهاییمان کز میکند و و بارانی از اشک هاییمان فرو میریزد

ای روح سبز باران از تو!کی فصل غربت به پایان خواهد رسید؟کی انسانیت فراموش شدع این واژه ی همیشه غریب معنا خواهد یافت؟

ای نازنین،ما همان کودکان ره گم کرده ایم که در ازدحام بازار زندگی،در میان حلقه های بی کسی یمان ،عطر وجود تو را طلب میکنیمو تو همان بهشتی،که سایه ات سایه بان عاشقان است و آسمان نگاهت ،چشمه ی جوشان در کویر ترک خورده ی دلها و آه از این همه تشنگی و ترک!

ای همیشه مهربان !در فراسوی افق های مه گرفته ی خیالمانوجود بارانی ات را فریاد میزنیم و در چشم هایت، آن دو چشم مهربانی تنهایی مان را میشوییم و آرزو می کنیم که ای کاش پیش ازآن که سردی زمستان دلهایمان را فرا گیرد،بهار نگاهت را به تماشا نشینیم و چه شیرین است پایان انتظار و چه شیرین است دیدن رخ محبوب




موضوع مطلب :